از این کوچ و آوارگی خسته ام
من از عمر بی فایده خسته ام
به خاکستر آرزوهای خود
غریبانه عمریست بنشسته ام
من عمریست با غم پناهنده ام
الهی بگو من چرا زنده ام؟
من از این جهانت خدایا ببین
به نامت قسم سخت دل کنده ام
چه شد ناگهان حال ما زار شد
خوشی رفت واندوه بسیار شد
به چشم جهان خنده کودکان
به یکباره گویی که چون خارشد
من از عمر بی فایده خسته ام
به خاکستر آرزوهای خود
غریبانه عمریست بنشسته ام
من عمریست با غم پناهنده ام
الهی بگو من چرا زنده ام؟
من از این جهانت خدایا ببین
به نامت قسم سخت دل کنده ام
چه شد ناگهان حال ما زار شد
خوشی رفت واندوه بسیار شد
به چشم جهان خنده کودکان
به یکباره گویی که چون خارشد

لطفا نظر خود را بنویسید