وقتی که تقدیر منو تو دست ما نیست
وقتی که فرقی بین نفرین و دعا نیست
دیوانه شو دیوانه شو دیوانگی کن
با ناشناس و آشنا بیگانگی کن
از خیر این اندیشه بیهوده بگذر
از سایه این گنبد وارونه بگذر
جامی بزن آن سان که سر نشناسی از پا
از خیر و شر بی درد سر آسوده بگذر
دیوانه شو دیوانه شو دیوانگی کن
با ناشناس و آشنا بیگانگی کن
از خیر این اندیشه بیهوده بگذر
از سایه این گنبد وارونه بگذر
وقتی که فرقی بین نفرین و دعا نیست
دیوانه شو دیوانه شو دیوانگی کن
با ناشناس و آشنا بیگانگی کن
از خیر این اندیشه بیهوده بگذر
از سایه این گنبد وارونه بگذر
جامی بزن آن سان که سر نشناسی از پا
از خیر و شر بی درد سر آسوده بگذر
دیوانه شو دیوانه شو دیوانگی کن
با ناشناس و آشنا بیگانگی کن
از خیر این اندیشه بیهوده بگذر
از سایه این گنبد وارونه بگذر

لطفا نظر خود را بنویسید