هر جا میرم چشمای تو پیش رومه
روی تو چون آینهای پیش رومه
میپیچه تو خاطر من عطر خوبت
با تو بودن تا به ابد آرزومه
به تو محتاجم من ای هوای تازه
نفس من با تو زندگی میسازه
بی تو میمیرم
تو منو دعوت کن به شهر چشمات
تو منو مهمون ستارهها کن
تو منو دعوت کن به روشنیها
از تموم غمها دلو رها کن
از تموم غمها دلو رها کن
...
روی تو چون آینهای پیش رومه
میپیچه تو خاطر من عطر خوبت
با تو بودن تا به ابد آرزومه
به تو محتاجم من ای هوای تازه
نفس من با تو زندگی میسازه
بی تو میمیرم
تو منو دعوت کن به شهر چشمات
تو منو مهمون ستارهها کن
تو منو دعوت کن به روشنیها
از تموم غمها دلو رها کن
از تموم غمها دلو رها کن
...

لطفا نظر خود را بنویسید