با تو تا قدم زدم، كوچه رنگِ خانه شد
آسمان كران گرفت، عشق بىكرانه شد
با تو چون شبى گذشت، صبح سبز و تازه گشت
شب پُر از ستاره بود، صبح پُر جوانه شد
با تو هرچه رفت خوب، با تو هرچه هست خوب
داستانِ سادهام از تو جاوْدانه شد
از تو گفتم و هنوز مستِ از تو گفتنم
هرچه از تو گفتهام شعرِ عاشقانه شد
«با تو بودن» از تو بود، بى تو بودنم مباد
چون تويى بهانهام، عشق بىبهانه شد!
آسمان كران گرفت، عشق بىكرانه شد
با تو چون شبى گذشت، صبح سبز و تازه گشت
شب پُر از ستاره بود، صبح پُر جوانه شد
با تو هرچه رفت خوب، با تو هرچه هست خوب
داستانِ سادهام از تو جاوْدانه شد
از تو گفتم و هنوز مستِ از تو گفتنم
هرچه از تو گفتهام شعرِ عاشقانه شد
«با تو بودن» از تو بود، بى تو بودنم مباد
چون تويى بهانهام، عشق بىبهانه شد!

لطفا نظر خود را بنویسید